نوشته شده در 88/6/21:: 1:7 عصر
تو تنها دلیل شب گریه هامی
رفیق سکوت و شریک صدامی
تو هم بغض غربت تو هم راز دردی
تو کوه سکوتی تو فریاد سردی
بذار از تو آتیش بگیره شب من
می خوام از نگاهت بمیره تب من
منو وقف آینه کن وقف فردا
دلم را به دریا بزن هرچه بادا
صدا کن مرا سایه ای بر سرم باش
واسه پر کشیدن تو بال و پرم باش
تویی هم صدای شب بی صدایی
که بارونی از گریه با خود میاری
دلم فصل پاییزه وقتی نباشی
دلم از غصه لبریزه وقتی نباشی
کلمات کلیدی :